جدول جو
جدول جو

معنی باغ خونی - جستجوی لغت در جدول جو

باغ خونی
(غِ)
باغی مشهور در مشهد که دیر زمانی قنسول خانه دولت اتحاد جماهیر شوروی در آن بود. و در زمان مرحوم کلنل محمدتقی خان، عارف قزوینی در آنجا منزل کرد و مرحوم ایرج در عارفنامه گفت:
نمیدانستم ای نامرد...
که منزل میکنی در باغ خونی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

دهی است از دهستان جاپلق بخش الیگودرز شهرستان بروجرد که در 30 هزارگزی شمال باختری الیگودرز بر کنار راه مالرو کاغه به ازنا در جلگه واقع است، ناحیه ای است دارای آب و هوای معتدل و 161 تن سکنه، آب آنجا از قنات و چاه تأمین میشود و محصول عمده آن غلات و چغندر و پنبه و شغل مردمش زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان قالیبافی و راهش اتومبیل رو است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
فقد دم، (یادداشت بخط مؤلف)، رجوع به خون شود
لغت نامه دهخدا
(نَ)
دهی است از دهستان حومه شهرستان کرمانشاه که در یک هزارگزی شمال شهر کرمانشاه برکنار شوسۀ کرمانشاه به طاق بستان در دشت واقع است. ناحیه ای است سردسیر و دارای 510 تن سکنه. آب آنجا از قنات و فاضلاب شهر تأمین میشود. محصول عمده آن غلات و سبزیها و حبوب و صیفی و چغندرقند و شغل مردمش زراعت است، عده ای از ساکنان نیز کارگر کارگاه های نفت کرمانشاه میباشند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
نام محلی از رستاق طبرش (تفرش) (قم. (تاریخ قم ص 119)
لغت نامه دهخدا
(نَ)
دهی است از دهستان مسکون بخش جبال بارز شهرستان جیرفت که در 50 هزارگزی خاوری مسکون و 30 هزارگزی خاور شوسۀ بم به سبزواران واقع است و6 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
دهی است جزء دهستان بهنام وسط بخش ورامین شهرستان تهران که در 8 هزارگزی باختر مرکز بخش و 7 هزارگزی راه شوسه واقع است. ناحیه ای است سردسیر و آب آن از قنات تأمین میشود. محصول عمده آن غلات و صیفی و شغل مردمش زراعت و راهش ماشین رو است. از آثار قدیم بقعۀ امامزاده زین العابدین دارد. مزرعۀ خماران و مهرآبادجزء این ده است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
تصویری از با خوشی
تصویر با خوشی
بكلّ سرورٍ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از با خوشی
تصویر با خوشی
Blithely, Mirthfully
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از با خوشی
تصویر با خوشی
gaiement, joyeusement
دیکشنری فارسی به فرانسوی
نغمه ای مربوط به موسیقی چوپانی مازندرانعباس خونی از جمله
فرهنگ گویش مازندرانی
از مراتع لنگای منطقه ی عباس آباد
فرهنگ گویش مازندرانی
باغبان
فرهنگ گویش مازندرانی
مرتع و چشمه ای در منطقه کجور
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از با خوشی
تصویر با خوشی
기쁘게 , 즐겁게
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از با خوشی
تصویر با خوشی
خوشی سے , خوشی سے
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از با خوشی
تصویر با خوشی
neşeyle
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از با خوشی
تصویر با خوشی
kwa furaha
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از با خوشی
تصویر با خوشی
আনন্দিতভাবে , আনন্দের সঙ্গে
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از با خوشی
تصویر با خوشی
בשמחה , בשמחה
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از با خوشی
تصویر با خوشی
喜んで , 楽しそうに
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از با خوشی
تصویر با خوشی
vrolijk
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از با خوشی
تصویر با خوشی
प्रसन्नतापूर्वक , खुशी से
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از با خوشی
تصویر با خوشی
dengan senang hati, dengan riang
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از با خوشی
تصویر با خوشی
อย่างมีความสุข , อย่างมีความสุข
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از با خوشی
تصویر با خوشی
allegramente, gioiosamente
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از با خوشی
تصویر با خوشی
alegremente
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از با خوشی
تصویر با خوشی
高兴地 , 快乐地
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از با خوشی
تصویر با خوشی
wesoło, radośnie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از با خوشی
تصویر با خوشی
весело
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از با خوشی
تصویر با خوشی
fröhlich
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از با خوشی
تصویر با خوشی
весело
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از با خوشی
تصویر با خوشی
alegremente
دیکشنری فارسی به اسپانیایی